ان هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم و يبشر المؤمنين الذينيعملون الصالحات ان لهم اجرا كبيرا) (اسراء / 9)
نزول قرآن در ماه مبارك رمضان به صورت دفعى (1) در شب قدرو در طول مدت 23سال به صورت تدريجى (2) ، دو هدايت را بهدنبال داشت .
در اين هدايت مخاطبان و مستمعان چنان مجذوب آيات قرآنگرديدهاند كه انديشه و هنر خويش را پرتوى از انوارالهى دانستهو خضوع و خشوعشان زبانزد خاص و عام گرديده است . «لبيدبنربيعه» كه از مشهورترين شعراى عصر جاهليتبود تا جائى كهفرزدق به هنگام شنيدن اشعار او بالاترين خضوع را از خود نشانمىداد و به سجده مىافتد . او نود سال از عمر خويش را گذراندهبود كه مشرف به اسلام شد . او در پيشگاه پيامبر خدا (ص) وقتىآيات قرآن را شنيد ، براى هميشه شعر گفتن را كنار گذاشت و فقطيك بيت را سرود .
الحمدلله اذ لم ياتنى ، اجلى حتى اكتسيت (لبست) من الاسلامسربالا ستايش خداى را كه مرگ مرا در كام نگرفت تا از آئين والاىاسلام لباسى پولادين بر تن نمودم . (3)
از او سئوال شد : چرا ديگر شعر نمىگويى ؟ پاسخ داد : خواندنقرآن بالاترين لذت روحى و معنوى را براى من به وجود مىآورد كهمجالى براى اشتغال به سرودن شعر در من باقى نمىماند . بعد همهرگاه از او درخواستشعرى مىشد . او آيات قرآن را تلاوت مىكرد ومىگفت : ابدلنى الله هذه فى الاسلام مكان الشعر ; خداوند مناناين آيات را به جاى آن شعرها به من عنايد كرده است . (4) جان ديويد پورت : قرآن به اندازهاى از نقائص مبرى است كهنيازمند كوچكترين اصلاح و تصحيح نمىباشد و ممكن است از ابتداءتا انتهاءآن خوانده شود و كمترين خستگى و ملامت احساس نشود.(5)كارلايل ; مورخ و انديشمند انگليسى : اگر يكبار به اين كتابمقدس «قرآن مجيد» نظر افكنيم ، حقائق برجسته و حضايص اسراروجود طورى در مضامين و جوهره آن پرورش يافته كه عظمت و حقيقتقرآن نمايان مىگردد و اين مزيت در هيچ كتاب سياسى و اقتصادى و. . . پيدا نمىشود . قرآن تمام فضائلى را كه موجد تكامل وسعادت بشرى است ، دربرداشته است . (6)
آنانى كه عنايتخداوند شامل حالشان گرديده و سبب شده هدايتنظرى قرآن انديشه آنان را در دستبگيرد و به استوارترين راههدايتشوند . مىتوان به سه دسته تقسيم كرد :
الف گروه اول : كسانى كه فصاحت وبلاغت كتاب مبين هنرهاى آنانرا تحت الشعاع قرار داده ، زيبائى كلام ، تناسب صدر و ذيلسورهها و آيات و به هم پيوستگى تك تك واژهها اعجاب آنان رابرانگيخته و به كلام خالق خويش مبارك باد گفتهاند . اصمعى آنبزرگ مرد ادب عرب ، هنگامى كه در صحراى حجاز رباعى دلنشين آنزن باديهنشين را شنيد (7) رو به او كرد و از روى تعجب گفت :قاتلك الله . . . چه اشعار و رباعى زيبا و چه سجع و نظم بهيادماندنى ؟ ! پاسخ داد : تو چرا قرآن نمىخوانى كه نظم و نثرشما را نيز به شگفت در آورده است . اصمعى گفت : چه طور ؟ مگر توچيزى از آن را خواندهاى ؟ پاسخ داد : بلى ، «عند ما نزلالقرآن على محمد (ص) اذهب عنا الفصاحه والبلاغه ;» بههنگام نزول قرآن بر پيامبرخدا (ص) محمدبن عبدالله (ص)اشعار نغز و زيباى عرب تحت الشعاع قرار گرفت . (و معلقات سبع(اشعار هفتگانه) كه بر ديوار كعبه آويز بود ، خود آن رابرداشت) . سپس آيه شريفه ذيل را قرائت كرد :
«و اوحينا الى ام موسى ان ارضعيه فاذا خفت عليه فالقيهفى اليم و لاتخافى و لا تحزنى انارادوه اليك و جاعلوه منالمرسلين ;» الهام كرديم به مادر موسى (على نبينا و آله وعليه السلام) : فرزند خردسالت را شيرده و چنانچه بر جان موسىاز ناحيه فرعون و مامورانش ترسيدى ، او را در دريا بينداز لكنبه خود ترس راه مده و محزون نشو ، همانا ما او را به توبرمىگردانيم و او را از جمله پيامبران خويش قرار خواهيم داد. (8)
اصمعى پرسيد : مگر چه چيزى سبب اعجاب و شگفت تو شده و چنينخودباختگى را از خود نشان مىدهى ؟ پاسخ داد : در اين آيه كوتاهخداوند سبحان با برترين شيوه و زيباترين چينش ، دو خبر و دوبشارت و دو امر و دو نهى در كنار يكديگر آورده است كه اين فقطكار خدا است و غير او قادر به چنين سخن گفتنى نيست . (9)
همانند داستان فوق ، درباره بسيارى از آيات قرآن نقل شده وبعضى مفسران به آنها اشاره كردند . اكثر دانشمندان اهل فصاحتو بلاغت همانند علامه تفتازانى گفتهاند : آيه شريفه ; «و لكم فىالقصاص حياه يا اولى الالباب» (10) ; براى شما (انسانهاىمتعهد) در حكم قصاص معناى واقعى زندگى نهفته است . كوتاهى وايجاز آيه فوق از معجزات فصاحتى قرآن است زيرا اگر همه اهل فنجمع شوند و بخواهند جملهاى كه مفهم آيه فوق بشود و از جهتكوتاهى جمله و زيبائى هيئت همانند آن باشد ، محال است و بارهاآنان آزمايش كردند لكن سرافكنده شدند (11) كه در بحث «ايجاز و اطناب» آن را مورد بررسى قرار دادهاند .
در مباحث قرآنى فوق ، مىتوان به كتابهاى ذيل مراجعه كرد :
1- الاعجاز البيانى (2جلد) مولفه : الدكتوره عائشه بنتالشاطى
2- تفسير الكشاف (4جلد) مولف : جارالله زمخشرى
3- تفسير التحرير و التنوير (30جلد) مولف : شيخ محمد طاهربنعاشور
ب- گروه دوم : كسانى كه مجذوب ابعاد معنوى و باطنى آيات قرآنو كلمات الهى آن شدهاند و با شنيدن يك آيه ، خود و صدها نفرهمراه متحول گرديدهاند . مثلا عموى فرزدق شاعر (صعصعه بنمعاويه) وقتى كنار درب مسجد پيامبر ايستاده بود ، از آن حضرتدرخواست پند و اندرز نمود و جملهاى از كتاب خدا را طلبكرد .
رسولخدا (ص) آيه شريفهذيل را قرائت كرد : (فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره) ; (12) در روز قيامت هر كس به قدر ذرهاى كار نيك كرده باشد، خود پاداش آن را خواهد ديد و هر كس ذرهاى كار زشت مرتكب شدهباشد آن و كيفرش را نيز خواهد ديد .
صعصعه تا آيه فوق را شنيد ، فرياد برآورد : كفايت مىكند مرا، متحول گرديدم ، نيازى نيست آيه ديگرى از قرآن بشنوم . (13) او رفتبعد صدها نفر از قبيلهاش با فاصلهاى كوتاه به بركت آيهفوق ، آئين اسلام را پذيرفتند .
علىبنابىطالب(ع) فرمود : هى احكم آيه فى القرآن ; آيهفوق محكمترين و موثرترين آيات قرآن است (14) .
رسول خدا (ص) آيه (فمن يعمل مثقال . .) . را «جامعه»ناميد (15) .
همانند صعصعه هزاران نفر ديگر توسط يك يا چند آيه ، متحولگرديدند كه روحانيت والاى قرآن اينان را دگرگون نموده و براىهميشه ضلالت و گمراهى را رها كردند .
«فضيل بن عياض» كه راهزنى و سرقتشيوه ديرينه او گشتهبود ، آنگاه كه آيه : (الم يان للذين آمنوا ان تخشع قلوبهملذكرالله و ما نزل من الحق . . .) (16)
«آيا زمان آن نرسيده كه مومنان (به ظاهر مسلمان) با باطنخويش دلهايشان را به ياد خدا خاشع و تسليم گردانند و در برابرآنچه از حق نازل شده ، خاضع گردند . . . ؟»
فضيل با توبه حقيقى خود زبانزد خاص و عام گرديد و از افرادمورد اعتماد امام ششم جعفربنمحمد (ع) شد و رواياتى هم از آنحضرت نقل كرد و در آخر عمر ، از كبوتران هميشگى حرم مكى گرديدو لقب «جارالله» را براى او شهرت گرفت . وى در روز عاشورابه زندگى خويش پايان داد و در جوار رحمتحضرت حق براى هميشهجاى گرفت . (17)
ج- گروه سوم : قاريان و انديشمندانى هستند كه ابعاد علمى قرآنآنان را تحت تاثير قرار داده و در ديدگاه علمى خويش در برابرقرآن مجيد بالاترين تواضع را از خود نشان دادهاند . زيراپردهبردارى از اسرار خلقت انسان و جهان ، آن هم در روزگارى كهبشر با علم و دانش بيگانه بود ، مطلبى است كه هر انديشمندى رابه تامل وا مىدارد . حال به بعضى از اظهار نظرهاى اين گروهحتى غير مسلمان توجه فرمائيد .
«گوته» دانشمند و شاعر آلمانى مىگويد : ساليان درازى كشيشان از خدا بىخبر ، ما را از پى بردن بهحقايق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن ، دور نگه داشتند . . . اينكتاب توصيف ناپذيرعالم را به خود جلب نموده و تاثير عميقىدرعلم و دانش جهان داشته است ، و سرانجام محور افكار جهانىمىگردد . (18)
«ژول لابوم» ; انديشمند فرانسوى نوشته است : دانش و علم براى جهانيان از سوى مسلمانان بدست آمد و مسلمينعلوم را از قرآنى كه درياى دانش است ، گرفتهاند و نهرها براىجهان بشريت جارى ساختهاند . (19)
جاى بسى خوشحالى است كه علماى تفسير هم از اين ديدگاه بهقرآن به صورت ژرف و عميق نگاه كردهاند و تفاسير ارزشمندى رانگاشتهاند . در ميان تفاسير فارسى مىتوان «تفسيرنمونه» (20) (الامثل) را نام برد و در ميان تفاسير عربى «الجواهرفى تفسير القرآن» (21) مرجع قرار داد ; گرچه تفاسيرى ديگرىهم نوشته شده و تك نگاريهائى در معرض قرار گرفتهاست .
در اينجا چند آيه از آيات قرآن كه اشاره بموضوعات مختلف علمىدارد ، ذكر مىكنيم :
ادامه دارد
1- نزول دفعى : فرود آمدن تمام آيات قرآن در شب قدر بر قلبمبارك رسول خدا (ص) است .
2- نزول تدريجى : نازل شدن آيات و سورهها در مكه و مدينه براساس نيازمندىها و مناسبتهاى زمانى و مكانى كه در طول رسالتپيامبرخدا (ص) انجام شد .
3- اسد الغايه ، ابن اثير ، ج4 ، ص514 .
4- كتاب الاغانى ، اصفهانى ، ج15 ، ص247 ; الاعلام ،خيرالدين الزركلى ، ج 5 ، ص 240 .
5- عذر تقصير به پيشگاه محمد (ص) و قرآن ، ص91 .
6- مقدمهكتاب سازمانهاى تمدن امپراطورى اسلام .
7- استغفرالله لذنبى كله قبلت انسانا بغير حلهمثلالغزال ناعما فى دله انتصف الليل و لم اصله8- قصص ; آيه7 .
9- تفسير التحرير و التنوير ، شيخ محمد الطاهر بن عاشور ،ج20 ، ص74 ، تفسير الجامع الاحكام القرآن ، قرطبى ، ج13 ، ص10254- بقره ، 179 .
11- الميزان ، علامه طباطبائى (ره) ، ج1 ، ص434 ;مختصرالمعانى ، علامه تفتازانى ، بحث «ايجاز و اطناب»
12- زلزال ، 7 و 8 .
13- الدرالمنثور ، السيوطى ، ج8 ، ص595 .
14 و 15 - الصافى ، ملامحسين فيض كاشانى ، ج5 ، ص395 .
16- حديد ، 16 .
17- سفينهالبحار ، ج2 ، ص392 ، روحالبيان ، بورسوى ، ج9 ،ص365 ; در موضوع فوق مىتوان به بيانالسعاده (4جلد) مرحومگنابادى ، مراجعه كرد .
18- عذر تقصير به پيشگاه محمد و قرآن ، جان ديويد پورت .
19- تفسير نمونه ، ج1 ، ص137 ، به نقل از قرآن بر فرازاعصار .
20- تفسير نمونه ، جمعى از فضلاء ، زير نظر آيتالله ناصرمكارم شيرازى ; در 26 جلد تدوين شده است .
21- الجواهر فىتفسيرالقرآن ، طنطاوى ; مولف آن را در چهاردهجلد تدوين كرده و بيشتر به مسائل علمى قرآن پرداخته است .